دیدگاههای ریچارد فاینمن، فیزیکدان برندة جایزه نوبل سال 1965، نقش بهسزایی در پیریزی علوم نانو داشته است. او دیدگاههای خود را در یک سخنرانی در انجمن فیزیک آمریکا با نام «در پاییندست، فضای زیادی وجود دارد»، مطرح کرد (29 دسامبر 1959، برابر با 23 آذر 1338). در این سخنرانی پیشبینیهای قابل توجهی مطرح شد که در زمان ما تحقق بسیاری از آنها مشهود است. متنی که میخوانید، ترجمهای است از سخنرانی فاینمن و توضیحاتی که در مورد میزان تحقق آن پیشبینیها داده شدهاند.
- حوزه علوم نانو
فاینمن:
میخواهم حوزهای را شرح دهم که هنوز جای کار زیادی دارد. این حوزه شبیه حوزة فیزیک ذرات بنیادی نیست، زیرا چیز زیادی در مورد اینکه ذرات بنیادی عجیب چه هستند نمیگوید. بلکه بیشتر شبیه فیزیک حالت جامد است، چون در مورد پدیدههای عجیبی که در شرایط پیچیده اتفاق میافتند، اطلاعات جالبی میدهد. به علاوه، نکتهای که از همه مهمتر است، تعداد زیادِ کاربردهای تکنیکی این حوزه است.
نکته:
واقعیت این است که علوم نانو نگرشی بنیادی درباره جهان در مقیاس کوچک به ما نمیدهند. نگرش بنیادی، پدیدههای عالم را با معادلات ریاضی واحدی توضیح میدهد. علوم نانو به مقیاس کوچکتر از اتم کاری ندارند. در عوض، در مورد ذرات بنیادی بسیار ریزتر ــ به کوچکی کوارکها و لپتونها که حداقل ده مرتبه کوچکتر از اتم هستند ــ فیزیک بنیادی دستاوردهای خوبی دارد.
از سوی دیگر، علوم نانو نگرش متفاوتی در مورد ظهور پدیدههای جدید میدهند. در این نگرش، از کنار هم گذاشتن تعدادی برهمکنشِ ساده بین اجزای تشکیلدهندة سیستم، خاصیت جدیدی در کل سیستم، متفاوت با خواص اجزای آن، بروز میکند؛ چیزی که در شبیهسازیهای رایانهای تا حدی مشاهده شده است. بنابراین، علوم نانو به ما نگرشی بنیادی در مورد پیشرفتهای فناوری در آیندة نزدیک میدهند.
- ساختن در مقیاس اتمی
فاینمن:
چیزی که میخواهم بگویم، مشکل تولید و کنترل اشیا در مقیاس کوچک است. به محض طرح این موضوع، مردم به من در مورد کوچکسازی و میزان پیشرفتِ آن تا امروز میگویند. آنها از موتورهای الکتریکیای به کوچکی ناخن انگشت سخن میرانند. آنها میگویند وسیلهای وجود دارد که میتواند متن کتاب مقدس را در سر سوزن بنگارد. اما دنیای کوچک شگفتآورتری در پاییندست وجود دارد. در سال 2000، وقتی به روزگار ما نگاه کنند، با تعجب میپرسند چرا تا سال 1960 کسی به طور جدی به این سمت حرکت نکرده بود؟ چرا ما نمیتوانیم 24 جلد «دایرهالمعارف بریتانیکا» را در سر یک سوزن بنویسیم؟ بگذارید ببینیم چه مسائلی دخیل هستند. پهنای سر سوزن یک میلیمتر است. اگر آن را 25 هزار بار بزرگتر کنیم، سطح سر سوزن برابر با مساحت همة صفحات «بریتانیکا» میشود. بنابراین، تنها لازم است که اندازههای نوشتههای دایرهالمعارف را 25 هزار بار کوچک کنیم. آیا چنین چیزی ممکن است؟ قدرت تشخیص چشم انسان دو دهمِ میلیمتر است که برابر با یکی از نقطههای کوچک دایرهالمعارف یادشده است. اگر آن را 25 هزار بار کوچک کنید، هنوز هشتاد آنگسترم (هشت نانومتر) پهنا دارد، یعنی به پهنای 32 اتم در یک فلز معمولی. به زبان دیگر، یکی از آن نقاط هنوز هزار اتم در خود جای میدهد. بنابراین، هر نقطه میتواند در اندازه لازم برای چاپ تنظیم شود؛ دیگر شکی نیست که در سر سوزن فضای کافی برای قرار دادن «دایرهالمعارف بریتانیکا» موجود است.
نکته:
این کار در زمان حاضر امکانپذیر است. اگر سر سوزن از جنس سیلیکون و تخت باشد، با لیتوگرافی پرتوی الکترونی میتوان نقوشی در این ابعاد و با این دقت ایجاد کرد.
فاینمن:
حال که «دایرهالمعارف بریتانیکا» روی سر سوزن جا شد، بیایید همة کتابهای عالم را در نظر بگیریم. کتابخانة کنگره حدود نُه میلیون جلد کتاب دارد، کتابخانة موزة بریتانیا پنج میلیون جلد و کتابخانة ملی فرانسه پنج میلیون جلد دیگر. مسلماً در میان اینها نسخههای تکراری هم وجود دارند. بنابراین، فرض کنیم 24 میلیون جلد کتابِ غیر تکراری در دنیا وجود دارند. کتابدار ما در کَلتِک (مرکز تحقیقاتی که فاینمن در آنجا تدریس و تحقیق میکرد) هر چه قدر تند و تیز باشد، بعد از ده سال فقط میتواند اطلاعات مربوط به 120 هزار جلد کتاب را توی کارتها بنویسد. متن کتابهایی که از کف تا سقفِ همة ساختمان کتابخانه چیده شدهاند، و کارتهایی که همة کشوهای کتابخانه را انباشتهاند، همه میتوانند تنها در یک کارت نگهداری شوند. آیا چنین چیزی ممکن است؟
نکته:
اگر فرض کنیم هر کتاب یک میلیون حرف دارد، 24 میلیون جلد کتابی که فاینمن میگوید، در فضایی معادل با 24 ترابایت ذخیره میشود. در چند سال آینده، یک آرایه از لوحهای RAID گنجایش همة این اطلاعات را خواهد داشت. گرچه هنوز به اندازة یک کارت کتاب نیست، اما خیلی به آن نزدیک است.
- ارتباط بین فیزیک، شیمی و زیستشناسی
فاینمن:
بنابراین باید بتوانیم اتمهای منفرد را ببینیم. اگر اتمها را از هم جدا ببینیم، چه فایدهای دارد؟ ما دوستانی در رشتههای دیگر داریم، مثلاً در زیستشناسی. ما فیزیکدانها معمولاً به آنها نگاه میکنیم و میگوییم: «میدانید چرا همکاران شما اینقدر کُند پیشرفت میکنند؟ (در واقع، من رشتهای را نمیشناسم که در زمان ما رشدی به سرعت زیستشناسی داشته باشد) شما باید ریاضیات را بیشتر به کار ببرید، همان کاری که ما میکنیم.» آنها مؤدبانه پاسخ میدهند: «کاری که شما باید انجام دهید تا ما سریعتر پیشرفت کنیم، این است که میکروسکوپ الکترونی را صد مرتبه بهتر کنید».
نکته:
میکروسکوپهای پیمایشیِ امروزی قدرت تشخیص پستی و بلندیهایی از مرتبة دهم آنگستروم (صدم نانومتر) را دارند. یعنی فیزیکدانها درخواستی را که زیستشناسان آن زمان از زبان فاینمن بیان کردهاند، انجام دادهاند.
فاینمن:
اصلیترین مسائل در زیستشناسی امروز چه هستند؟ سؤالهایی هستند مثل: ترتیب پایههای DNA چیست؟ وقتی یک جهش ژنتیکی رخ دهد، چه اتفاقی میافتد؟ ترتیب پایهها در DNA چه ارتباطی با اسیدهای آمینه در پروتئین دارد؟ ساختار RNA چیست؟ یکزنجیرهای است یا دوزنجیرهای و چگونه در ترتیب پایهها با DNA مرتبط میشود؟ ساختار میکروزوم چیست؟ پروتئینها چطور سنتز میشوند؟ RNA کجا میرود؟ چگونه قرار میگیرد؟ پروتئینها کجا قرار میگیرند؟ آمینواسیدها از کجا داخل میشوند؟ در فتوسنتز، کلروفیل کجاست؟ چگونه چیده شده است؟ کاروتنویدها کجا در این فرآیند دخیل میشوند؟ سیستم تبدیل نور به انرژی شیمیایی چیست؟
پاسخ دادن به این سؤالات بنیادی زیستشناسی بسیار ساده است. کافی است به ساختارها نگاه کنید. میتوانید ترتیب پایهها را در زنجیره یا ترکیب میکروزوم را ببینید. متأسفانه میکروسکوپها در حال حاضر، مقیاسی را میبینند که بسیار زمخت است. میکروسکوپ را صد مرتبه بهتر کنید. در این صورت، بسیاری از مسائل زیستشناسی سادهتر میشوند.
نکته:
امروزه با استفاده از انبرکهای لیزری میتوان یک مولکول DNA را زیر میکروسکوپ نیروی اتمی ثابت و تصویرش را ثبت کرد.
فاینمن:
اگر فیزیکدانها بخواهند، میتوانند دشواری کار شیمیدانها در مسائل تجزیة شیمیایی را حل کنند. تجزیة هر ترکیب پیچیدة شیمیایی بسیار ساده است، فقط باید به آن نگاه کرد و دید اتمها کجا هستند. یک سیستمِ زیستی میتواند بسیار کوچک باشد. سلولها خیلی ریز، اما بسیار فعالاند. آنها ترکیبات مختلفی میسازند، حرکت میکنند، و همه جور اعمال شگفتانگیز انجام میدهند، همه در مقیاسی بسیار ریز. همچنین آنها اطلاعات ذخیره میکنند. امکانش را تصور کنید که ما هم بتوانیم چیزی بسیار کوچک بسازیم که آنچه ما میخواهیم انجام دهد یا به عبارت دیگر بتوانیم شیئی بسازیم که در آن ابعاد، مانور دهد!
نکته:
امروزه نانوزیستفناورها تلاش میکنند تا با مهندسیِ سلولهای جدید، فعالیتهای این سلولها را مطابق هدف مطلوبشان کنترل کنند.
- نانوماشینها
فاینمن:
امکانات یک ماشین کوچک با قابلیت تحرک چیست؟ آنها ممکن است بهدردنخور باشند، اما مسلماً ساختن آنها مُفرّح است. من نمیدانم به طور عملی چطور در ابعاد ریز این کار را انجام دهم، اما میدانم که ماشینهای محاسبة بسیار بزرگ هستند، آنها اتاقهای متعدد را اشغال میکنند. چرا نمیتوانیم آنها را خیلی کوچک بسازیم، آنها را از سیمهای ریز بسازیم، از اجزای کوچک و منظور من از کوچک این است که به عنوان مثال سیمها 10 یا 100 اتم پهنا داشته باشند و مدارها در گستره چند آنگستروم قرار گیرند.
نکته:
این شبیه همان مرحلهای است که فناوری سنتی سیلیکون امروزه در آن قرار دارد. روشهای زیادی برای ساخت اجزای سنتی الکترونیک طراحی شده است. در عین حال، اصول جدیدی برای کار ماشینهای محاسبه با افزایش کنترل انسان در ابعاد نانو پیشنهاد شده است. ترانزیستورهای مولکولی، ترانزیستورهای تکالکترونی و اسپینترونیک حوزههای جدیدی هستند که مورد مطالعة دانشمندان حوزة نانو قرار دارند.
عنوان اسپینترونیک از تشابه این حوزه با رقیب (یا همکار) سنتی خود یعنی الکترونیک ریشه گرفته است. در شیمی خواندهایم که الکترونها و برخی دیگر از ذرات بنیادی به غیر از بار الکتریکی و جرم، خاصیت دیگری به نام اسپین هم دارند که یکی از خواص ذاتی الکترون به حساب میآید و دو مقدار مثبت یا منفی یکدوم به آن نسبت داده میشود. جریان الکتریکی، پتانسیل الکتریکی و میدان الکتریکی (که از روابط ماکسول پیروی میکنند) ابزار اصلی در تحلیل یک مدار الکترونیکی هستند و بیشتر با «بار الکترون» سر و کار دارند. محققان اسپینترونیک تلاش میکنند تا با استفاده از قواعد حاکم بر برهمکنش و تغییرات «اسپین الکترون» روشهای جدیدی برای ساخت سیستمهایی معادل با مدارهای الکترونیکی بهخصوص برای محاسبه و ذخیره اطلاعات بیابند.
فاینمن:
امکانات ماشینهای کوچک اما متحرک چیست؟ دوست من، آلبرت هیبس، امکان جالبی برای یک ماشین کوچک پیشنهاد میکند. او میگوید که اگرچه ایدة بسیار خامی است، اما بسیار جالب است اگر بتوانی جراح را ببلعی. جراح مکانیکی را درون رگ قرار میدهی و او به داخل قلب میرود و اطراف را مشاهده میکند (مسلماً اطلاعات باید به خارج ارسال شوند). او پیدا میکند که کدام دریچه مشکل دارد و با یک چاقوی کوچک آن را جراحی میکند. بعضی ماشینهای کوچکِ دیگر میتوانند به طور دائم در بدن کار گذاشته شوند تا به اعضایی که نارسایی دارند، کمک کنند.
نکته:
ایده بدیع نانوماشینها و کاربرد آنها در بدن انسان، نخستینبار در سخنرانی فاینمن مطرح شد. هر چند هنوز هم دانشمندان نسبت به عملی بودن این ایده در آیندة نزدیک مشکوک هستند، اما بسیاری از تحلیلگران آینده آن را امکانپذیر میپندارند. در یک نانوروبات، ابزارهایی برای حس کردن، پردازش اطلاعات، حرکت، ارسال اطلاعات به خارج و انجام عملیات خاص لازم است. دانشمندان موفق شدهاند نمونههایی از حسگرها، ردیابها و موتورهای بسیار کوچک شیمیایی را در ابعاد نانومتر ایجاد کنند، اما هر کدام از این عناصر نیاز به سیستمهای پیچیدة جانبی برای تکمیل عملکرد خود دارند، مثلاً برای مشاهدة ردیابها نیاز به میکروسکوپ و برای تحلیل سیگنال حسگرها نیاز به سیستمهای پردازندة ماکروسکوپیک وجود دارد. درست مانند یک کامپیوتر خانگی که هرچند پردازنده آن بسیار کوچک (در حدود چند میلیمتر مربع) است، اما برای ایجاد کارایی نیاز به قطعات بزرگ جانبی دارد. امکان گنجاندن همه این ابزار در ابعادی کوچکتر از یک باکتری، بهشدت مورد تردیدِ بسیاری از دانشمندان نانو است.
فاینمن:
اما من هراسی ندارم که سؤال آخرم را طرح کنم. آیا ــ در آینده بسیار دور ــ میتوانیم اتمها را آنجور که میخواهیم بچینیم؟ خود اتمهای بسیار ریز! چه اتفاقی میافتد اگر بتوانیم اتمها را یکییکی طوری بچینیم که میخواهیم؟
نکته:
این کار در حال حاضر، با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی روی سطوح تخت، ممکن است، در عین حال قدرت طراحی اجزای جدید با استفاده از کنترل خودآرایی مولکولی روز به روز در حال پیشرفت است. هرچند ایجاد ساختارهای دلخواه سهبُعدی در این روشها و روشهای مشابه محدود به چیدن لایهبهلایه آنها میشود. بهتازگی اَبَربلورهایی با لایهنشانی توسط لیزر ساخته شدهاند که در واقع موادی مصنوعی به حساب میآیند که قبلاً وجود نداشتهاند. در یکی از جدیدترین این دستاوردها، یک گروه هلندی با چیدن یک در میان لایههای اتمی از یک نارسانا و یک فلز ضعیف، موفق به مشاهدة خاصیت ابررسانایی شده است. (برای مطالعه بیشتر به این نشانی مراجعه کنید. (http://www.ims.tnw.utwente.nl/news/lego.doc)
ریچارد فاینمن توانسته است به نحوی شگفتانگیز بیشتر حوزههای فعالیت دانشمندان امروزی علوم نانو را در سخنرانی خود معرفی کند. آنهم زمانی که هنوز فعالیت چشمگیری در این رشته شروع نشده بود. او این کار را به دور از توهمسازی و کاملاً حسابشده انجام داد. امروز بهخوبی میدانیم اهدافی که او 45 سال پیش مطرح کرد، یا به دست آمدهاند یا در آینده نزدیک به وقوع خواهند پیوست. اینها همه نشان از پختگی و شهود قوی این فیزیکدان برجسته و رهبر علمی دارد.
ریچارد فاینمن (11 می 1918 تا 15 فوریه 1988) یکی از تأثیرگذارترین فیزیکدانان آمریکایی در قرن بیستم بود که نظریه الکترودینامیک کوانتومی را پیش برد. او سخنرانی برجسته و نوازندهای غیرحرفهای بود. فاینمن به خاطر کارهایش روی نظریه الکترودینامیک کوانتومی، جایزه نوبل فیزیک را در سال 1965 به همراه جولیان شوینگر و شین ایچیرو توموناگا از آنِ خود کرد. سخنرانی او را هنگام دریافت جایزه نوبل می توانید بخوانید. سه جلد کتاب فیزیک پایه با عنوان «سخنرانیهای فاینمن درمورد فیزیک عمومی» بر اساس یک دوره آموزش درس فیزیک پایه در دورة کارشناسی توسط وی تهیه شدهاند که شاید بتوان گفت به اندازه جایزه نوبلاش، مایه شهرت فاینمن بودهاند.
به طور کلی مواد دارای سه بعد طول، عرض و ارتفاع هستند. اگر حداقل یکی از این ابعاد در مقیاس فناوری نانو (100-1 نانومتر) باشد، به آن ماده نانوساختار گفته میشود. موادنوساختار بر حسب این که چند بعد در مقیاس فناوری نانو داشته باشند، تقسیمبندیهای مختلفی میشوند. یکی از این تقسیمبندیها بر حسب تعداد ابعاد آزاد است. منظور از بعد آزاد، بعدی است که در مقیاس نانو نباشد و هر مقداری بتواند داشته باشد. بر این اساس مواد به چهار دسته نانوذرات (NanoParticles)، نانوسیمها (NanoWiers)، لایههای نازک (Thin Films) و نانومواد حجیم (Bulk Nanomaterials) تقسیم میشوند.
ساختارهای انرژی (تراز یا نوار) مواد در راستای هر کدام از ابعاد طول، عرض و ارتفاع وجود دارد. به عبارت دیگر هر جسم سهبعدی دارای سه ساختار انرژی مجزا در راستای سه بعد خود است که برآیند آنها ساختار انرژی کل ماده را بیان میکند. ابعادی از مواد نانوساختار که در مقیاس نانو هستند، اصطلاحاً محدودیت کوانتومی (Quantum Confinement) دارند. برای مثال لایههای نازک که در یک بعد دارای ترازهای انرژی گسسته هستند. محدودیت کوانتومی به این معنی است که به دلیل محدودیت ابعاد در مقیاس نانو، نوارهای انرژی به صورت گسسته در میآید و هر چه محدودیت بیشتر باشد (ابعاد کوچکتر باشد)، فاصله ترازهای انرژی از هم بیشتر میشود. بنابراین یکی از تفاوتهای اصلی انواع مختلف مواد نانوساختار در تعداد نوارهای انرژی پیوسته و ترازهای انرژی گسسته در سه بعد است که منجر به تغییرات زیادی در خلوص آنها میشود.
روشهای از بالا به پایین و از پایین به بالا (شکل 1)، برای ساخت تمامی نانوساختارهای ذکر شده به کار میروند و مربوط به گروه خاصی از نانوساختارها نیستند.
1. نانوذرات
تجمعی از واحدهای سازنده (اتم یا مولکول) با اندازهای بین 1 تا 100 نانومتر را نانوذرات میگویند. از لحاظ تعداد اتم، معمولاً ذراتی که بین 10 تا 106 اتم دارند را نانوذرات میگویند. ذراتی که بین 1 تا 10 اتم دارند، معمولاً مولکولها هستند. البته در بعضی موارد مخصوصاً در مورد مولکولهای زیستی، مولکولهایی پیدا میشود که تا 25 اتم نیز دارند.
به طور کلی با تغییر اندازه نانوذرات در محدوده 1 تا 100 نانومتر، نسبت سطح به حجم و فاصله ترازهای انرژی تغییر میکند. این دو متغیر عامل بسیاری از تغییر خواص و ویژگیها هستند. به عبارت دیگر با کنترل اندازه نانوذرات میتوان خواص آنها را کنترل کرد که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و در بحث خواص و کاربردها بررسی میشود.
1.1. خواص
خواص و ویژگیهای نانوذرات به طور کلی به جنس و اندازه آنها بستگی دارد و کاربردهای بسیار زیادی در صنایع گوناگون دارند که بررسی همه آنها امکانپذیر نیست. همه خواص و ویژگیهایی که در نانوذرات ایجاد میشود را میتوان با دو عامل افزایش سطح نسبت به حجم و گسسته شدن ترازهای انرژی توجیه کرد. در ادامه به برخی از آنها به صورت خلاصه اشاره میشود.
به طور کلی وقتی نور به یک اتم برخورد میکند، ممکن است جذب، بازتاب یا عبور کند. در صورتی که انرژی فوتون نور (امواج الکترومغناطیس) فرودی (فوتون ذرات تشکیلدهنده امواج الکترومغناطیس است. انرژی فوتون نور برابر با E=hf است. در این رابطه h ثابت پلانک و f فرکانس موج فرودی است و مقدار ثابت پلانک Js 6.63×10-34 است)، برابر با فاصله بین ترازهای انرژی اتم باشد، الکترونهای موجود در ترازهای انرژی اتم، انرژی نور را جذب و به ترازهای انرژی بالاتر برانگیخته میشوند. در سمت چپ شکل 2 برانگیختگی الکترونها در اتم نشان داده شده است.
با تغییر اندازه نانوذرات فاصله ترازهای انرژی در آنها تغییر میکند. هر چه اندازه نانوذرات کوچکتر شود، فاصله بین ترازهای انرژی بیشتر میشود و هر چه اندازه بزرگتر باشد، فاصله بین ترازهای انرژی کمتر میشود. این نکته باعث میشود که بتوان با تغییر اندازه نانوذرات، فاصله بین ترازهای انرژی آنها را طوری تنظیم کرد که امواج خاصی را جذب با فرکانس مشخص کنند. به عنوان مثال میتوان ابعاد نانوذرات از جنس مشخص را طوری تنظیم کرد که امواج فروسرخ، فرابنفش، رادیویی و غیره را جذب کنند. از این خاصیت در صنایع نظامی و الکترونیک استفادههای زیادی میشود.
رنگهای مختلف نانوذرات شکل 3 در ابعاد مختلف، نشان از تفاوت در فاصله بین ترازهای انرژی آنها دارد. در شکل 3 رنگ نانوذرات طلا و نقره در ابعاد مختلف و تصویر میکروسکوپ الکترونی آنها در زیر هر کدام نشان داده شده است.